پریشانیات

پریشانیات

فارغ از هیاهوی آدمک ها و دنیایشان،فارغ از آلونک های آجری و مرکب های آهنینشان،فارغ از هر چه که هست و هر چه که نیست،هرچه که رحمت بود هر آنچه که حکمت شد،هر چه کردیم ودیده شد و دیده نشد،سرفه های خشک قلممان را مرهمی باشیم بهتر است...

آخرین حرف هايتان
خانه ي همسايه

الهی انی استودعک قلبی،فلا تجعل فیه احد غیرک...

خـــــدایا قلبــــم را به خــــودت باز می گردانـــم ...

می خواهم فـقـطـ برای خودت باشـم ، خـــــود ِ خــــــودت !

پریشان نویس