پریشانیات

پریشانیات

فارغ از هیاهوی آدمک ها و دنیایشان،فارغ از آلونک های آجری و مرکب های آهنینشان،فارغ از هر چه که هست و هر چه که نیست،هرچه که رحمت بود هر آنچه که حکمت شد،هر چه کردیم ودیده شد و دیده نشد،سرفه های خشک قلممان را مرهمی باشیم بهتر است...

آخرین حرف هايتان
خانه ي همسايه

حس دلتنگیشان هم مثل خودشان گمنام است...

نمیدانم دلتنگ کدامشان هستم...فقط میدانم دلتنگم...

شهید گمنام سلام...

خوش اومدی مسافرم...

پریشان نویس