پریشانیات

پریشانیات

فارغ از هیاهوی آدمک ها و دنیایشان،فارغ از آلونک های آجری و مرکب های آهنینشان،فارغ از هر چه که هست و هر چه که نیست،هرچه که رحمت بود هر آنچه که حکمت شد،هر چه کردیم ودیده شد و دیده نشد،سرفه های خشک قلممان را مرهمی باشیم بهتر است...

آخرین حرف هايتان
خانه ي همسايه

نمیدانم نم نم باران برای دیگران چه معنایی دارد...

اما برای من نم نم باران چند وقتیست معنایی وسیع پیدا کرده در اوج بی معنایی!آنقدر کلمات با این حس های خاص تناقض دارند که ذره ای از این حس ها و معناها در دنیای کلمات معنا پیدا نمیکنند..!

پریشان نویس